یه روزی به شریکم گفتم که می دونی چرا پول در آوردن نسبت به ۳۰ سال قبل سخت شده؟ گفت نه نمی دونم !
گفتم چون یک زمانی یک سری مسائل تفریحی بود (سالم یا ناسالمش رو کاری ندارم) که خلق الناس از ذوق اون صبح تا شب مشغول کار بودند تا یک پولی دربیارن و سر شب یا آخر هفته بتونن به یک سری از تفریحاشون برسن، و با دوستاشون برن تفریح حالا چه سالم چه ناسالم.
تازه اونهایی هم که کلی دید به آینده داشتن یک کار یه خورده بالاتر از عادی می کردند تا اینکه در نهایتش تو سال یک مسافرت تفریجی درست حسابی برن و خستگی یک سالشون در بیاد.
اون موقع اگه یکی مثل ما کار و تلاش می کرد حداقل ۳ تا صفر جلوی سرمایه الانه ما داشت، چون به عبارت ساده تر، دست کم بود، یا اینکه اصلاّ دستی وجود نداشت.
اما حالا نه اون تفریجها هست، نه امکان اون جور دوستیها هست، نه امکان رفتن به یک مسافرت درست حسابی با کار کردن عادی و نرمال وجود داره، فلذا واسه همین، تو این دوره مردم فقط کارشون شده یا درس خوندن به صورت خیلی جدی واسه رفتن به آمریکا، یا کار کردن بازم به صورت خیلی جدی واسه رفتن به کانادا، یا ورزش کردن جدی واسه رفتن به آلمان، یا پیگیری جدی موسیقی برای معروف شدن و ...
این وسط هم خیلی ها کار و تلاش زیاد واسه پول دار شدن می کنن، خلاصه هر کی رو می بینی داره تو یک کاری به صورت حرفه ای کار می کنه تا پولدار شه (یعنی آخرش همه یک جورایی دنبال پول هستند)واسه همین آدمایی مثل ما اگه خیلی زرنگ باشن وضعشون می شه همینی که الان ما هستیم (که خوب همینم شکر خدا)
از اون صحبت ما دو تا شریک، یه ۲ سالی داره می گذره. یک چند وقتیه که رفتم تو نخ یک سری آدمای خیلی جوان، همونایی که می تونن تو طرح واکسیناسیون شرکت کنن !
و حالا می تونم به شریکم با اطمینان بگم از چهار، پنج ساله دیگه دوباره پول درآوردن واسه کسایی مثل ما خیلی آسون می شه. چرا؟
چون دیدم که :
کسایی که دارن درس می خونن تا برن آمریکا دو دسته هستن. دسته اول (که اکثریتشون رو تشکیل می دن ) فقط اداش رو در می یارن که چه خوب چون کسی که همش تو ادا باشه وقته فکر کردن برای رقابت در تجارت رو نداره و دسته دوم هم که واقعاّ دارن تلاش می کنن با توجه به تلاش وافر آمریکای جنایتکار به ضربه زدن به دولت ما، اجازه پیدا نمی کنن که برن به سرزمین فرصتها و کشور ما رو تنها بگذارن که همین باعث یاس و سرخوردگی و ... اونها می شه و باز اونها هم تو خط پول دار شدن وارد نمی شن
دانشجوها به شدت بی سواد، تنبل، رویایی و مالیخولیایی شدن که باز هم خوبه یعنی عالیه
دوباره امکان دوستیهای قدیمی و امروزه وقت هدر کن بوجود اومده، باز هم چه خوبه
تفریحهای قدیمی دوباره احیا شدن و تازه یک سری تفریح های جدید و بی خاصیت تر هم بوجود اومدن. که از این بهتر نمی شه
وبلاگهایی که می خونم کم کم دارم به این نتیجه می رسم که اصلا طرز فکرهای آدما عوض شده، چیزهایی واسشون اهمیت پیدا کرده و می نویسن که واقعاّ ... و بد تر از همه اینه که طرز فکر عمومی اون حرفها رو خیلی هم با اهمیت تلقی می کنه !!! پس باید هورا کشید.
بت و سمبل آدمها بدجوری ناجور شدن . سمبلها عجیب پوچ به نظر میان که خدا رو شکر باید کرد.
و همه این چیزها که گفتم واسه کسایی که می خوان خوب پولدار بشن خیلی خوبه. چون که هیچ حرکتی از این آدمایی که دیدم انتظار نمی ره و این واسه تجارت خوبه چون که هر نوع تغییری واسه تجارت باعث خسرانه ، همیشه تو یک جو بدون تغییر بهتر می شه برداشت کرد باور کنین.