سلام وبلاگ خوبی داری من امروز آپ کردم یک مطلبی نوشتم راجع به عشق خوشحال می شم نظرت رو بدونم اینکه با این چیزی که نوشتم موافقی یا مخالف منتظرم ----------------------------- پروانه بدور شمعی پرمی زند و با یک بال سوختن لاف وفا میزند بنازم شمعی را که سرتا پا میسوزد و لاف وفا نمیزند
غریب آشنا
جمعه 8 اردیبهشتماه سال 1385 ساعت 11:57 ب.ظ
نعش کشت را می بینم و اشک در چشمانم حلقه می کند. می دانی زندگانی را ما خودمان پوچش می کنیم.
سلام
وبلاگ خوبی داری
من امروز آپ کردم
یک مطلبی نوشتم راجع به عشق
خوشحال می شم نظرت رو بدونم
اینکه با این چیزی که نوشتم موافقی یا مخالف
منتظرم
-----------------------------
پروانه بدور شمعی پرمی زند و با یک بال سوختن لاف وفا میزند
بنازم شمعی را که سرتا پا میسوزد و لاف وفا نمیزند
نعش کشت را می بینم و اشک در چشمانم حلقه می کند.
می دانی زندگانی را ما خودمان پوچش می کنیم.
هنوزم از مرگ می ترسی ؟
باور کن ترسی نداره !
به نظر سیاه و تاریک می آد... ولی باید پذیرفتش.
مثل مزه تلخ زندگی.
مثل مزه زیتون !
سلام.الان در یاهو مسنجر من آنلاینی.مگر سر کار نیستی؟D:
پایگاه اطلاع رسانی پرستار و پرستاری
http://ino.blogfa.com